-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 آذر 1392 13:05
به جای فکر کردن به مشکلات و غصه خوردن ، برای پیدا کردن راه حل آن مشکل بیندیشید و آن طور که می خواهید تصمیم بگیرید
-
درون
چهارشنبه 13 آذر 1392 13:02
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن نه دستی از برون بلکه همتی از درون لازم است . . .
-
هست
سهشنبه 14 آبان 1392 15:05
هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص می دهد... . احساساتشان دست نخورده است... لمس نشده اند... تحقیر نشده اند... اری.هنوز هم هستند کسانی... روزی که قرار می شود کنار گوش کودکی لالایی بخوانند شرمشان از نام "مادر"نمی شود. و در اغوش همسرشان چشمانشان را نخواهند بست که با رویای دیگری سر کنند.
-
دوستت دارم
سهشنبه 14 آبان 1392 14:58
ما بدهکاریم به یکدیگر به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماند و انها را بلعیدیم تا نشان دهیم منطقی هستیم.
-
باران
دوشنبه 15 مهر 1392 12:24
گاه می اندشم چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم و باران... و انسانهایی در زندگیم باشند که زلال تر از باران هستند
-
معجزه
دوشنبه 8 مهر 1392 17:49
بسیاری از مردم در انتظار یک معجزه هستند در حالی که این خودشان هستندکه باید خالق معجزه باشند. وین دایر
-
شاد باش
دوشنبه 8 مهر 1392 17:26
از آنچه هستی شادمان باش…. و به خاطر آنچه داری شکرگذار….. باور نـمی کنـم … خـالـق نظـم دانـه هـای انـار ، زنـدگـی مـرا … بی نظم چیده باشد نوشته vida
-
دوستت دارم مهربان مخلوق خدایی
شنبه 6 مهر 1392 19:57
نمیدانی چه لذتی دارد که واژهها را به آغوش هم بسپاری و از آنها بزمی بسازی تا با چنگ گیسوان اندیشههای نابت درآمیزد و امواجی خروشان به پا کند تا زندگی نسلی را به تغییر کشاند… رفتارهای ما بر اساس تصاویر ذهنی ما شکل میگیرد و آنگاه احساس با آنها در هم میآمیزد و لحظات ما را رقم میزند… این پیکر مقدس را با هر تصویری از...
-
به پشت کوه برمیگردم
چهارشنبه 3 مهر 1392 18:28
آری از پشت کوه آمده ام... چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟! برای عشق خیانت کرد برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم می گویند: از پشت کوه آمده! ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست...
-
درخت
چهارشنبه 3 مهر 1392 10:10
باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش شبی سرد میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق. و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده کاغذ مینویسد. وباز قصه پر غصه تکرار .... روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده و شاخ و برگ تماشایی داشتم . عاشق شدم . . . !!!! عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!! و تن خود را بی آلایش...
-
گل رز
سهشنبه 2 مهر 1392 19:02
شکسپیر میگوید به جای تاج گلی که پس از مرگم برای تابوتم می اوری شاخه ای از ان را همین امروز به من هدیه کن
-
دکلمه داریوش
چهارشنبه 27 شهریور 1392 12:19
:: دکلمه ازداریوش :: دوستان شرح پریشانی من گوش کــنـــــید داســتان غم پنهانی من گوش کــنــــید قصه بی سر و ســـامانی من گوش کنـــــید گفتگوی منو حیرانی من گوش کنــــید شرح این قصه جانسوز نهفتن تا کــــــــی سوختم سوختم این راز نگفتن تا کــی روزگاری من و دل ساکن کویی بودیــــــــم ساکن کوی بت عربده جویـی بودیـــــم...
-
همسفرعشق شدی مرد سفر باش
چهارشنبه 27 شهریور 1392 12:11
مرد سفر باش.. گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی، خواب و سرابی گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی، اما تو نقابی فریاد کشیدم تو کجایی، تو کجایی گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش هر منزل این راه بیابان هلاک است هر چشمه سرابیست که بر سینهی خاک است در...
-
داریوش
سهشنبه 26 شهریور 1392 12:45
دلم تنگ است دلم میسوزد از باغی که میسوزد نه دیداری نه بیداری نه دستی از سر یاری مرا اشفته میدارد چنین اشفته بازاری
-
دنیای من
سهشنبه 26 شهریور 1392 12:24
خدایا... التماست میکنم همه دنیایت ارزانی دیگران ولی انکه دنیای من است مال دیگران نباشد! همین... همین..
-
بهشت
سهشنبه 26 شهریور 1392 12:11
میدونی بهشت کجاست؟ یه فضای چند وجب در چند وجب! بین بازوهای کسی که دوستش داری.
-
عشق
شنبه 23 شهریور 1392 11:17
کوچک باش و عاشق که عشق می داند آیین بزرگ کردنت را
-
حقیقت
شنبه 23 شهریور 1392 10:51
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود"هست. قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"هست. مقداری خرد پشت "چه میدونم"هست و اندکی درد پشت"اشکالی نداره"هست.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 شهریور 1392 10:02
-
هزارویک شب
دوشنبه 18 شهریور 1392 16:04
زنی از خانه بیرون امد و سه ریش سفید را جلوی در دید. به انها گفت :من شما را نمیشناسم ولی فکر میکنم گرسنه باشید ،بفرمایید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم. انها پرسیدند:ایا شوهرتان خانه است؟ زن گفت نه :«او به دنبال کاری به بیرون از خانه رفته است .» عصر وقتی شوهر به خانه برگشت زن ماجرا را برای او تعریف کرد، شوهرش به...
-
باران محبت
دوشنبه 18 شهریور 1392 13:32
باران باش و ببار و نپرس ان کاسه های خالی از ان کیست
-
هدف
دوشنبه 18 شهریور 1392 13:01
هرگز از هدف خود دست نکشید شاید شما در یک قدمی پیروزی باشید.
-
کرمک شب تاب
دوشنبه 18 شهریور 1392 12:55
در شب تاریک گر که نتوانی خورشید,لااقل مهتاب باش گ ر که نتوانی شوی مهتاب لااقل ان کرمک شب تاب باش!
-
شهزاده ی قصه ی من
چهارشنبه 13 شهریور 1392 12:16
یه شب تو خواب وقت سحر شهزاده ای زرین کمر نشسته بر اسب سپید، میومد از کوه و کمر میرفت و اتش به دلم،میزد نگاهش میرفت و اتش به دلم،میزد نگاهش کاشکی دلم رسوا بشه، دریا بشه این دو چشم پر ابم، روزی که بختم باز بشه بی یار بشه، اون که اومد به خوابم شهزاده ی رویای من، شاید تویی اونکس که شب در خواب من آید تویی ، تو از خواب...
-
حال دل
چهارشنبه 13 شهریور 1392 11:35
ما حال دل خویش نهفتیم و نگفتیم شب تا سحر از درد نخفتیم و نگفتیم در راه محبت به خیال قدم او هر مرحله را با مژه رفتیم و نگفتیم با رشته ی مژگان همه شب دانه ی اشکی از غیر نهان داشته،سفتیم و نگفتیم *برهمن*
-
ادمها
چهارشنبه 13 شهریور 1392 11:23
کوچه ها را بلد شدم، مغازه ها را، رنگهای چراغ راهنما را حتی جدول ضرب! دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم، اما گاهی میان ادمها گم میشوم، ادمها را بلد نیستم. *حسین پناهی*
-
خوشبختی
شنبه 9 شهریور 1392 12:54
باور عشق ایمان
-
بهتر زیستن
یکشنبه 27 مرداد 1392 13:11
پیامکهایی برای بهتر زیستن 1-بگذار ادمها تا میتوانند سنگ باشند تو از نژاد چشمه باش. 2-اسمش"تقصیر"است...حالا تو هی بگو"تقدیر"وخودت را ارام کن. 3-به خاطر هراس از دست دادن چه چیزهایی را از دست داده ایم. 4-یادمان باشد که همه ی ما برای یک بار ایستادن هزار بار افتاده ایم. 5-با نامهربانان مهربانی کنید انها...
-
محبت
پنجشنبه 24 مرداد 1392 15:37
نشان محبت چیست؟؟؟؟؟
-
دستای تو
پنجشنبه 24 مرداد 1392 14:51
ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم هرجاکه پا میزارم تو رو اونجا میبینم یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود قصه ی غربت تو قد صد تا قصه بود یاد تو هرجا که هستم با منه داره عمر منو اتیش میزنه تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد حالا اون دستا کجاست؟؟؟ "داریوش"